کتابنامه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خاموشی عباس فیضی/ مهدی به‌خیال

راوی فرهنگ عامه‌ی همدان*

عباس فیضی در کتاب‌فروشی خود در خیابان شهدا (عکس از مجموعه‌ی مهدی به‌خیال)

عباس فیضی، کتاب‌فروشی خود، خیابان شهدا (عکس از مجموعه‌ی مهدی به‌خیال).

عباس فیضی، فرزند میرزا زین‌العابدین فیضی، در ۴مرداد ۱۳۲۵ﻫ.ش. در شهر همدان، در محله‌ی «نظربیگ»، در خانواده‌ای اصیل دیده به جهان گشود. وی تحصیلات مقدماتی را در رشته‌ی ادبیات تا مقطع دیپلم در دبیرستان رضاشاه آن شهر (شریعتی اکنون) گذراند. پدر او که از پایه‌گذاران فرهنگ نوین در همدان بود، در سن ۱۶‌سالگی توانست «دبستان نوین» را پایه‌گذاری کند. او بیش از ۷۰‌سال از عمر پربرکت ۹۹‌ساله‌ی خود را در راه خدمت به فرهنگ آن دیار گذاشت. عباس فیضی که تنها پسر او بود، در دامان چنین پدری نشو و نما یافت و از کودکی به آداب و رسوم و فرهنگ همدان علاقه‌مند گردید.

وی از سن ۱۸‌سالگی به کار گردآوری و تألیف فرهنگ عامه‌ی همدان همت گماشت، و به‌دست‌آوردن مواد فرهنگ مردم را سرلوحه‌ی زندگی خود قرار داد و کار گردآوری را به صورت میدانی شروع کرد. چندی بعد به دبیریِ آموزش و پرورش در آن شهر استخدام گردید و توانست کار تدریس را در مقاطع مختلف: دبستان، راهنمایی و دبیرستان برعهده گیرد. سپس در سال ۱۳۴۵مغازه‌ای کوچک جهت شغل کتاب‌فروشی در خیابان شهدا، نزدیک به محله­ی زادگاه خود، بنیاد نهاد. استاد پرویز اذکایی در مورد تأسیس کتاب‌فروشی وی چنین می‌نویسد: «کتابفروشی باباطاهر، واقع در خیابان “شهدا” (شِوِرین)، نزدیک به کوی “نظربیگ” آقای عباس فیضی در سال ۱۳۴۵بنیاد کرد. وی از متذوقان شهر ما و از گردآورندگان فرهنگ مردمانه است. ما دوستانه او را “شیخ فیضی” می‌نامیم؛ و او نسبت به کتاب‌شناسان کشور بس ارادت می‌ورزد، خصوصاً به استاد ایرج افشار که او را مطلق “دکتر” می‌نامد؛ و هر چه به وی می‌گوییم که حضرت ایشان (و بنده‌ی کمترین هم به تبع ایشان) یک چنین اطلاقی را هرگز خوش ندارد و شایسته نمی‌شمارد، اصلاً به خرجش نمی‌رود، شیخ فیضی در نزد ما و مردم فرهنگیِ شهر مردی دوست‌داشتنی است».[۱]

 

همدان، عباس فیضی، آرامگاه بوعلی (عکس از فرزاد سپهر).

فیضی در کنار تدریس، توانست به حرفه‌ی کتاب‌فروشی مشغول شود، اما این مرکز رفته‌‌رفته بیش‌تر جای خود را به دفتر کاری برای وی داد تا محلی برای ارتزاق. او در اوان جوانی روابط خود را با استادان نام­داری چون: انجویِ شیرازی، محمدجعفر محجوب، علی جواهرکلام، حسین مسرور و بسیاری دیگر برقرار و در مجالس آن‌ها شرکت کرده و به صورت آزاد کسب فیض می‌نمود و به قول خود وی: «از محضر این اساتید خوشه‌ها چیدم»[۲]. عباس فیضی گردآورنده‌ی باذوقی بود که بدون هیچ ادعا، از هر کار  پسندیده‌ای برای فرهنگ ـ‌خصوصاً فرهنگ مردم همدان‌ـ فروگذار نبود و با آن‌که از بضاعت مالیِ چندانی برخوردار نبود، اما هرساله نوروز که از راه می‌رسید،  کارت­پستال‌هایی از عکس‌های مجموعه‌ی خصوصیِ خود را که بیش‌تر به شعرای آن دیار مربوط می‌شد، هم­راه با شعری از شاعران با گراوری زیبا و نفیس به چاپ می‌رساند و به دوستان و آشنایان هدیه می‌داد.

زنده‌یاد عباس فیضی در این بین با انجوی شیرازی روابط نزدیک‌تری پیدا کرد و توانست در برنامه‌ی رادیویی «فرهنگ مردم» که به همت انجوی شیرازی برگزار می‌شد، شرکت کند. او از سال ۱۳۴۰تا سال ۱۳۵۸با این برنامه هم‌کاریِ مستمر داشت. وی از روابط با انجمن‌ها، گروه‌ها و افراد لذت می‌برد و سعی وافر داشت که در حین برقراریِ رابطه، هر آن‌چه را که به اعتلای فرهنگ مربوط می‌شد، به دست آورده و نگه‌داری کند، در آرزوی آن‌که روزی مجموعه‌ی آن‌ها را به چاپ برساند. بعضی از انجمن‌هایی که با آن‌ها بیش‌تر ارتباط داشت بدین شرح است:

انجمن ادبـی صائب (تهران)، انجمن ادبـی نظامی (تهران)، انجمن ایـران باستان، انجمن گویش ایران و انجمن بوعلی‌سینا (همدان).

جلد کتاب آلاله‌های الوند

جلد کتاب آلاله‌های الوند

فیضی مردی دوست‌داشتنی، مردمی و آرام بود و با تمام ناملایمتی‌ها، با گذشت و گشاده‌رو بود. وی به تنهایی و بدون هیچ­گونه پشتوانه‌ی مالی و بدون کمک فرد یا گروه یا سازمانی، به کار گردآوری و کوشش در زمینه‌ی مردم‌شناسی و فرهنگ عامه‌ی همدان مشغول بود. او در این مدت تمام تلاش خود را جهت حفظ و ضبط فرهنگ مردم انجام داد و در این راه هر چه داشت گذاشت و گذشت؛ بدون هیچ گونه چشم‌داشتی.

اولین کتاب خود را به نام «آلاله‌های الوند» که گزیده‌ای از اشعار به لهجه‌ی همدانی بود، گردآوری و در تهران، جزوِ انتشارات افشار به چاپ رسانید. این کتاب را می‌توان مهم‌ترین اثر چاپ شده‌ی او دانست و از آن جهت حایز اهمیت شمرد که برای اولین‌بار در استان، اشعاری از شعرای مختلف به لهجه‌ی محلی گردآوری و به چاپ می‌رسید و در کوتاه‌ترین زمان به خانه‌ی بسیاری از مردم راه پیدا کرده‌بود. این کتاب با مقدمه‌ای مفصل از پرویز اذکائی به چاپ‌های مکرر رسید.

استاد پرویز اذکائی در مقدمه‌ی کتاب چنین می‌نویسد: «… اشعار نسبتاً زیادی در دوران اخیر و معاصر به گویش همدانی گفته یا نوشته آمده، لیکن اغلب آن­ها فاقد جنبه­های ادبی خاص، و حتی فاقد ویژگی‌های برجسته‌ی گویشیِ همدان یا عناصر اصلی فلکوریک آن‌جا است. بیشتر آن‌ها اشعار سست و بی‌مزه‌اند، و به عبارت دیگر، زورکی گفته شده یا کسانی گفته‌اند که در واقع از فنون صناعیِ شعر و تذوق طبیعیِ شاعری بهره نداشته‌اند. در هر حال، گردآورنده‌ی این دفتر کوششی صادقانه نموده، با نظر بعضی از ادب‌دوستان گزیده‌ای از اشعار محلی معاصرانه‌ی همدان فراهم ساخته‌است. گردآورنده مساعیِ دیگر و بیشتری از زمینه‌ی گردآوری مواد فرهنگی عامیانه‌ی همدان معمول داشته، و از جمله دفترهایی در باب چیستان‌ها، امثله‌ی همدانی، امکنه‌ی مقدسه، طب عوام، خوابنامه‌ها، مراسم و معتقدات محلی فراهم نموده، که امید است امکان طبع و نشر آن‌ها را بیابد».[۳]

جلد کتاب گلپونه‌های الوند

جلد کتاب گلپونه‌های الوند

او در این مدت بیش‌تر به ارائه‌ی مقالات در نشریات مختلف روی آورد و در نشریاتی از جمله: مجله‌ی آینده، اطلاعات هفتگی، فرهنگ مردم، ماهنامه‌ی جوانان، فصلنامه‌ی همدان، هفته‌نامه‌ی محراب، روزنامه‌ی اطلاعات و بسیاری دیگر، مقالاتی به چاپ رسانید که خود تعداد مقالات را بیش از ۱۰۰‌عنوان می‌شمرد. بعضی از آن مقالات عبارت‌اند از: به یاد عارف (آینده/ ۱۶/ ۱۳۶۹)، فلکور یا فرهنگ عوام در همدان (فصلنامه همدان/ ش۲ـ۳/ ۱۳۷۴)، عقاب الموت اسیر الوندکوه (فصلنامه همدان/ ش ۴/ ۱۳۷۴)، کهن‌خاندان طبابت در همدان (فصلنامه همدان/ ش ۶/ ۱۳۷۶)،[۵] مزارها و اماکن مقدس همدان (فصلنامه فرهنگ مردم/ ش ۲۶/ سال هفتم).

در سال ۱۳۸۱کتاب دیگر خود را به نام گلپونه‌های الوند به همت انتشارات گنجنامه و با هزینه‌ی شخصی به چاپ رسانید، این کتاب، چون اثر قبلی او، در بردارنده‌ی حدود ۱۰۰شعر به لهجه‌ی محلی بود که از ۲۶‌شاعر معاصر همدان با شرح حال و عکسی از سراینده با صفحه‌آراییِ زیبا به چاپ رسید و استاد علی‌رضا ذکاوتی قراگزلو مقدمه‌ای موجز بر این کتاب نوشت، در ابتدای این مقدمه چنین آمده‌است: «همدانی‌ها همگی با نام آقای عباس فیضی آشنا هستند  و از طریق تماس شخصی و نیز تلویزیون، این چهره‌ی دوست‌داشتنی را می‌شناسند. نام عباس فیضی یادآور اشعار محلی و آداب و رسوم عامیانه همدان است و تا آن‌جا که من می‌توانم شهادت بدهم، آقای فیضی چهل‌ سال است به گردآوری مواد (فرهنگ مردم)، نسخه‌های طب عامیانه، ضرب‌المثل‌ها با شواهد، فهرست اماکن متبرکه و مشهور، جادو ـ جنبل و بازی‌ها و آداب و رسوم مشغول است و در سطح کشور نیز از جمله گردآورندگان (فلکور) شناخته می‌شود…»[۵].

چنان‌که گفته شد، وی به مراوده و پی‌گیریِ مسائل فرهنگی علاقه‌ای خاص داشت؛ تا آن‌جا که بیش از ۴۰تقدیرنامه از سازمان‌های مختلف از آن خود کرد. هم‌چنین در سال ۱۳۸۵به عنوان شهروند نمونه برگزیده شد. او ثمره‌ی عمرش را که حاصل ۴۰سال کار و کوشش مداوم بود، به سازمان میراث فرهنگیِ همدان (۱۳اثر) و پژوهشکده‌ی مردم‌شناسی تهران (۱۷اثر) واگذار نمود. قابل ذکر است که در آن زمان ـ‌احتمالاً سال ۱۳۸۵ـ دکتر میرشکرایی ریاست آن سازمان را به عهده داشت و ایشان در این مورد کمک‌های بسیاری انجام دادند که قابل تقدیر و تشکر است. فیضی فردی بسیار احساساتی بود، همین ویژگی در کارهای او تأثیر گذار بود و هم‌چنین شور و شوق او را دوچندان می‌کرد. دکتر رحیم چاوش‌اکبری در این زمینه خاطره‌ای از او نقل می‌کند: «… (۱۵و ۱۶ شهریور ۱۳۷۹) فرصتی دست داد که به بهانه‌ی شرکت در “همایش بزرگداشت باباطاهر” به همدان رفتم و طبعاً به کتابفروشی آقای فیضی هم رفتم، ضمن دریافت عکس عارف، شاهد شور و حال عاشقانه‌ی ایشان در جمع‌آوری مواد فرهنگ همدان بودم و کتابی که در همین زمینه چاپ کرده‌اند ارمغان ارزشمندی بود که به من مرحمت فرمودند. بعد با نهایت تأثر و تأسف از آقای محمدعلی سپانلو، نویسنده و محقق ارجمند، گله می‌کردند که در کتابشان نوشته‌اند: “… شعر عارف چون تیربارانی بر سر ایرانیان می‌بارد. بر سر سلسله‌ی حکومتگر قاجارکه عارف گرچه در بساط آن‌ها بسیار چریده ‌است، اما می‌داند که برای اداره‌ی کشور نالایق و پوشالی‌اند…” [چهار شاعر آزادی، ص ۴۳]، وقتی که آقای فیضی این جمله را می‌خواند، اشک از گوشه‌ی چشمانش می‌ریخت، و گفت: آیا عارف، حیوان چرنده بود که در بساط قاجار بچرد…»[۶]

روی جلد کتاب حکیمان روحانی.

روی جلد کتاب حکیمان روحانی.

او جدای از آن‌که آثاری را گردآوری کرده و بخشی را تألیف و جزوی را منتشر کرده‌بود، آثار بسیار در سینه داشت که جزو محفوظات شخصی او بود و با چاپ‌کردن آن‌ها در این روزگار موافق نبود، چرا که مبانی اخلاق را بسیار محترم می‌شمرد و هر مثل و حکایت و ترانه را شایسته‌ی چاپ نمی‌دانست وآن‌ها را کنار می‌گذاشت و هراسش از آن بود که مبادا نزاع‌های قومی و محلی پیش آید.

از دیگر فعالیت‌های او برگزاری نمایشگاه‌های عکس‌های تاریخی همدان بود که به  منظور معرفی بیش‌تر همدان در شهرهای دیگر به نمایش می‌گذاشت[۷]. وی از اواخر سال ۱۳۸۶دچار کسالت جسمی شد و بیماری‌اش روز به‌‌ روز  فزون گردید، اما از پا ننشست و در سال ۱۳۸۸که بیماری و ضعف جسمانی‌اش بیش از آن بود که قابل تصور باشد، توانست کتاب «حکیمان روحانی همدان» را به کوشش انتشارات دانشگاه شهید بهشتی تهران با دیباچه‌ای از دکتر محمود عباسی به چاپ برساند. این کتاب در زمانی  به چاپ رسید که حال جسمی وی مساعد نبود و توان نظارت و بررسی مجدد کتاب را نداشت، از آن جهت کتاب با کاستی‌هایی روبه‌رو شد و انتقاداتی بر آن وارد شد. پس از چاپ این کتاب، دیگر توان بیرون‌آمدن از خانه برایش مشکل شده‌بود. گه‌گاه به همان کتاب‌فروشی کوچک خود سری می‌زد، شاید به یاد گذشته‌ها؛ و چه بسیار امیدوار بود که حالش بِه‌بود یابد و بقیه‌ی آثارش را که در حدود نیم‌قرن نقد عمر برایش گذاشته‌بود را به چاپ برساند. اما اجل این فرصت را از او گرفت و در ساعت ۱۲ظهر سه‌شنبه هفتم اردیبهشت‌ماه ۱۳۸۹در بهار همدان خزان شد و از میان ما بال گستراند و در کنار قله‌های الوند آرام گرفت. از او جز آثار ارزشمندش، همسری مهربان و یک پسر و دو دختر به یادگار باقی مانده‌اند.

قبر عباس فیضی در گورستان همداان.

قبر عباس فیضی در گورستان همداان.

آثار چاپ نشده‌ی وی عبارت‌اند از[۸]:

۱. آداب و رسوم مردم همدان، ۲جلد؛

۲. طب عوام همدان؛

۳. ضرب‌المثل‌های همدان (مجموعه‌ی ۲۰۰ ضرب‌المثل)؛

۴. معتقدات مردم (جادوـ جنبل و خواب نامه)، ۲جلد؛

۵. اماکن مقدس همدان؛

۶. واژه‌نامه‌ی همدانی با شاهد گویشی (۳۰۰۰واژه)، ۲جلد؛

۷. چیستان‌های همدانی؛

۸. ترانه‌های قالی‌بافی (۵۰۰ترانه)؛

۹. متل‌های همدانی؛

۱۰. شمیم الوند (شعر به گویش همدانی)؛

۱۱. غبار الوند (شعر به گویش همدانی)؛

۱۲. بنچاق‌نامه یا شناس‌نامه‌ی همدان ۱۰جلد؛

۱۳. مراسم تولد تا مرگ در همدان؛

۱۴. مراسم دل‌انگیز کوسه‌گلین در همدان؛

۱۵. از بخت تا تخت (مراسم دل‌انگیز عروسی در همدان)؛

۱۶. گوشه‌هایی از تاریخ مشروطیت در همدان؛

۱۷. عقاب الموت اسیر الوندکوه (خاطرات و شرح زندگانی ۶سال پایان عمر عارف قزوینی در همدان)؛

۱۸. تاریخچه‌ی یک‌صد سال مطبوعات در همدان، ۲جلد؛

۱۹. خاطرات من از انجمن‌های ادبی؛

۲۰. تاریخچه‌ی طب و طبابت در همدان (در حدود ۸۰۰سند و بیوگرافیِ ۱۵۰طبیب سنتی)، ۲جلد؛

۲۱. آثار شاعر به قلم شاعر (شامل شاعران ایران ۲جلد و شاعران همدان ۲جلد)؛

۲۲. شاعران روشن‌دل همدان؛

۲۳. رنگین‌کمان عشق (بیوگرافی استاد محمود زنگنه همراه با سیصد تابلو نقاشی از آثار ایشان)؛

۲۴. مجموعه عکس‌های تاریخی همدان (در حدود ۵۰۰قطعه عکس)؛

۲۵. مراسم دل‌انگیز نوروز کهن در همدان؛

۲۶. بازی‌های محلی در همدان؛

۲۷. مجموعه عکس‌های رجال و شاعران و بزرگان همدان (در حدود هزار قطعه عکس)؛

۲۸. یک‌صد داروی گیاهی همدان؛

۲۹. ابزار و اشیاء طب سنتی همدان؛

۳۰. گوشه‌هایی از فرهنگ عامه همدان؛

۳۱. اولین روزنامه‌ی کاریکاتوری همدان؛

۳۲. سنت جاوید حجامت (به همت انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، آماده‌ی چاپ).


* راوی فرهنگ عامه‌ی همدان درگذشت «عباس فیضی»، هفته‌نامه‌ی سپهرغرب، سال ‌دوم، شماره‌ی ۶۱، ۱۴اردیبهشت ۱۳۸۹‌، ص ۸/ (مفصل)، خاموشی عبـاس فیضی «مروری بر زندگی و آثار عباس فیضی»، مجله‌ی فرهنگی ادبـی بخـارا، سال دوازدهم شماره‌ی ۷۵، فروردین ـ تیر ۱۳۸۹‌، صص ۶۲۱ـ۶۱۵/ (تلخیص آن)، خاموشی عبـاس فیضی فصلنامه‌ی تخصصی ادبیات فارسی نویسار، سال چهارم، شماره‌ی ۱۰‌ـ۹، تابستان ـ پاییز ۱۳۸۹، ص ۳/ خاموشی عبـاس فیضی، ویژه‌نامه حامی «صندوق اعتباری حمایت از نویسندگان، روزنامه‌نگاران و هنرمندان استان همدان»، سال دوم، شماره‌ی ۳، بهار ۱۳۹۰، ص ۲۹. (بخشی از مقاله و به اشتباه به نام محمدمهدی قاسمی به چاپ رسیده است)/ خاموشی عبـاس فیضی، هفته‌نامه‌ی آوای الوند، سال شانزدهم، شماره ۴۵۱، سه‌شنبه ۱۲اردیبهشت ۱۳۹۱، ص ۳/ خاموشی عبـاس فیضی، و خلاصه در همشهری ویژه همدان.


۱. کتابفروشی؛ ج اول، (مقاله‌ی کتابفروشی‌های همدان، از پرویز اذکائی، انتشارات شهاب ثاقب ۱۳۸۳، ص ۸۰ .

۲. گفت‌وگوی منتشر نشده‌ی محمد مهدی قاسمی با عباس فیضی، ۱۰دی ۱۳۸۶.

۳. آلاله‌های الوند (با مقدمه‌ی پرویز اذکائی)، انتشارات مفتون همدانی، ۱۳۷۶، صص ۹ـ۱۰.

۴. نک: فهرست مقالات فارسی، ایرج افشار، انتشارات علمی فرهنگی؛ و کتاب‌شناسی همدان، پرویز اذکایی، ص ۱۴۳و ۱۴۴، انتشارات مرکز مطالعات فرهنگی ـ استانداری همدان، ۱۳۷۴مراجعه کنید

۵. گلپونه‌های الوند (با مقدمه‌ی علیرضا ذکاوتی قراگزلو)، انتشارات گنجنامه، ۱۳۸۱، ص ۵.

۶. خنیاگر مهر ایران و آزادی (زندگی و شعر عارف قزوینی)، دکتر رحیم چاوش‌اکبری، ثالث، ۱۳۸۰، صص ۵۴۲ـ۵۴۱.

۷. جزوه‌ی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان، مراسم گرامیداشت راوی اشعار عامیانه همدانی (عباس فیضی)، گروه زبان و ادبیات فارسی (سه‌شنبه ۲۶آبان ۱۳۸۸).

۸. این فهرست آثار از جزوه‌ی دانشگاه آزاد، اطلاعات انتهای کتاب آلاله‌های الوند و گفتار خود مرحوم عباس فیضی استخراج شده‌است، ما این آثار را ندیده‌ایم.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه:


مهدی به‌خیال

09185455024
08132513614

mahdibook10@gmail.com

همدان، خیابان بوعلی،
سرپل یخچال،کوچه عبدل (شهید محمدی)،
کتاب مهدی