در همیشۀ تاریخ/ سعید پورعظیمی
اگر دایرۀ کسب ثواب اخروی را کمی وسیعتر بگیریم به جرأت میگویم اندیشیدن به برخی کسان، ثواب دنیوی و اخروی دارد.
تا آنجا که از نزدیک دیدهام و شواهد و قرائن نشان میدهند حجم منتشر نشدههایش بیش از آن است که تاکنون به دست اهل تحقیق داده. در میان جماعتِ انبوهِ مورخان و مدعیان فهم تاریخ، که غالباً حاشیههایی فراتر از متن، حول کار و بار خویش کشیدهاند، نامهایی هستند که بر کنار از هیاهو، به کنجی خزیده و به کار کتابت خویش سرگرماند؛ پرویز اذکایی یکی از این تکخالهاست. بیش از نیم قرن فعالیت با چراغهای خاموش او را در جایگاهی نشانده که به فرض حذفِ او، کتابهایی بیبدیل و رشکانگیز از کتابخانهها رخت برمیکشند و پارههایی از دانایی ما در حیطۀ مطالعات تاریخی، فلسفی و رجالشناسی مخدوش میشود. نگارش کتابهایی از نوع حکیم رازی، ابوریحان بیرونی، فرمانروایان گمنام و پزشکی در ایران باستان با ملاحظاتی که او دارد استخوان فیل میطلبد. در کتاب رابطۀ نقلی و عقلی در فقه چنان متبحرانه از پس تحلیل قضایا برآمد که مایۀ شگفتی شد و برخی اعاظمِ قوم، درجۀ علمیاش را در قوارۀ «مجتهد متجزی» شناختند. وسواس علمیِ موشکاف او سبب شده تقریباً در هر آنچه نوشته حجت را به دست دهد و گاه در میدانهایی قلم زده که مصداقِ گام زدن بر لبۀ تیغ است، کتابِ فهرست ماقبل الفهرست نمونهاش. همداننامه و فرهنگ مردم همدان که برجستهترین تألیفات در زمینۀ «همدانشناسی» شمرده میشود علاوه بر آنکه در نوع خود یگانه است، سرمشقهای تاریخنگاری محلی را نیز به دست محققان بعد میدهد.
«روشمندی» نشان مشخص کارهای اوست که در ایران، مشمولِ حکم «النادر کالمعدوم» است. پایبندی به روش و منطق استدلالی، درک درست از چگونگیِ طرح موضوع و به سرانجام رساندن آن در کنار گسترۀ رعبانگیز دانش، او را حامل جایگاهی کرده که کمگویِ گزیدهگویی مثل کامران فانی در حقش گفته: «اذکایی نظریهپرداز تاریخ، مورخ اندیشه و فرهنگ ایرانی است» و داریوش شایگان نوشته: «او منشور روشنفکری در ایران را به دست داده است». تکیهزدن به کرسی نظریهپردازی شوخی نیست.
زیستکتابنامۀ پرویز اذکایی به سعیِ مهدی بهخیال کارنامۀ سترگ و درخشان مورخی است که با بیش از پنجاه عنوان کتاب و قریب پانصد مقاله در موضوعاتِ مردافکن، برای خود موقعیتی ویژه و دور از دسترس درست کرده است. خوانندۀ آشنا با تورقی در فهرست مقالات او در همان چند برگ نخست درمییابد که این بار قضیه فرق میکند و با غولی چند سر، رخ به رخ شده است. سلیقه به کار رفته در فهرست کردن عناوین به ترتیب سال انتشار و با علاماتی مشخص، و نیز افزودن نمایگان کامل در پایان، سر و سامانی علمی و چشم نواز به کتاب بخشیده است. خوانندگان جدی متنهای تاریخی و فلسفی از مراجعه به این کتاب ناگزیر خواهند بود.
بیش از هفت دهه از عمر استاد گذشته، منکر نمیتوان شد که بالا رفتن سن با محافظهکاری و سیاهکردن کاغذ ارتباطهایی دارد؛ اما نگین شهر ما همچنان قلندرانه سیر میکند و درست سر جای خود ایستاده.
عجب قلم و نثر فوقالعادهای داره آقای پورعظیمی:
فعالیت با چراغهای خاموش
با ملاحظاتی که او دارد استخوان فیل میطلبد.
در کنار گسترۀ رعبانگیز دانش،
این بار قضیه فرق میکند و با غولی چند سر، رخ به رخ شده است.
منکر نمیتوان شد که بالا رفتن سن با محافظهکاری و سیاهکردن کاغذ ارتباطهایی دارد
و…
حسودی ام شد به این نثر.
زنده باشند و همچنان بنویسند.